مامانیه بی حوصله!
سلام پسرم آرسام ،عشق و زندگیه مامان! یه چند روزی نبودیم رفته بودیم خونه ی مامان جونم کلی خوش گذشت لاهیجانم رفتیم خونه ی خاله زلیخا هم خوش گذشت این سری که رفتیم کیسم دختر عموهام هم بودن با اونا کلی گفتیم و خندیدیم تازه دوستم معصومه هم اومد دیدمش بعد سالها حسابی از دلتنگی در اومدم. دیروز اومدیم خونه و از دیشب خیلی بی حوصله ام انگاری کلی غم روی دلم مونده! دووووووووووست دارم زندگیه من! خدای مهربونم شکرررررررررررررر! ...